بر خلاف تصور رایج که ایران را سرزمین بیابانی توصیف میکند، حدود 55 درصد سطح کشور را کوه فرا گرفته است. 45 درصد مساحت آن نیز زیر پوشش جلگهها، دشتهای پهناور، دریاچهها، تالابها و نمکزارهای متعدد است. کوههای ایران به چهار رشته کوه شمالی، غربی، مرکزی و شرقی تقسیم میشود.
ارتفاعات شمالی
رشته شمالی یا البرز با 950 کیلومتر طول و 500/51 کیلومتر مربع مساحت، حدود 3 درصد از مساحت کشور را در بر میگیرد. رشته کوه البرز از استان اردبیل شروع شده و رو به شرق از جنوب دریای خزر میگذرد و در شمال خراسان به کوههای شرقی ایران میپیوندد
بر اساس نوع دیگر تقسیمبندی گههای شمالی به کوههای آذربایجان و کوههای البرز و کوه های خراسان تقسیم شدهاند. در آذربایجان کوههای قوسی شکل ارسباران به موازات رود ارس کشیده شده است. در شمال شرقی تبریز، سبلان (4811متر) و در جنوب آن سهند (3710 متر) قرار گرفتهاند. بر اساس همین تقسیم بندی، کوههای البرز از ارتفاعات طالقان شروع شده به رود هراز ختم میشود و کوههای خراسان یان دره گرگان و تجن امتداد یافته است
مهمترین قلههای رشته کوه شمالی ایران را دماوند (5671 متر)، علم کوه (4850متر) و سبلان (4811متر) تشکیل میدهند. دماوند مرتفع ترین قله ایران و در استان مازندران، بخش لاریجان واقع است. این مخروط عظیم آتشفشانی در امتداد جناح غربی دره رودخانه هراز قرار دارد و از سمت غرب، محدود به رودخانه دلیچای و بخشی از دشت مرتفع لار، از شمال به سلسله کوههای نمارستاق و از جنوب نیز به دره رودخانه و سرچشمههای هراز منتهی میشود. دماوند به دلیل شکل جغرافیایی مدور خود از ساختارهای ویژهای در تشکیل یالهای منتهی به نقطه مرتفع خود برخوردار است. این کوه دارای یخچالهای بزرگی است که از مهمترین آنها باید به سیوله و دوبی سل و عروسکها در شمال، یخار در شرق و یخچالهای غربی آن اشاره کرد.
قله مرتفع علم کوه در استان مازندران واقع شده است. منطقه پیرامون آن با حدود 160 قله بالای دو هزار متر و یخچالها، برفچالها و دیوارههایش از مشهورترین ارتفاعات ایران و آشنا برای کوهنوردان خارجی است. علمکوه در ضلع شمالی و مایل به شمال غربی دارای دیوارهای 450 متری از کف یخچال علم چال و از جنوب شرقی به یخچالهای خراسان و مرجیکش محدود میشود. کوه سبلان نیز از کوههای مرتفع در رشته کوههای شمالی کشور است که در شمال غرب استان اردبیل واقع شده و شهرت جهانی دارد. وجود دریاچهای زیبا بر فراز قله و چندین یخچال بزرگ و کوچک و چشمههای آب گرم سرعین، مویل، قطورسو، شابیل از جمله دیدنیهای این کوه است
ارتفاعات غربی
رشته زاگرس که عظیمترین و طولانیترین رشته کوه ایران است، از آذربایجان غربی آغاز میشود و پس از عبود از کردستان، همدان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد، بوشهر، فارس و هرمزگان تا شمال تنگه هرمز ادامه مییابد و در ان جا به رشته کوههای زاگرس با طول حدود 1400 کیلومتر و عرض بین صد تا سیصد کیلومتر و عرض بین صد تا سیصد کیلومتر، مساحتی معادل 000/323 کیلومتر مربع یا 20 درصد از مساحت کشور را زیر پوشش قرار داده است. بلندترین قله سلسله جبال زاگرس با ارتفاع 4409، «دنیار» یا «دنا» نام دارد. از دیگر کوههای بلند زاگرس میتوان به بردهرش (3608متر)، شاهور (3309متر)، پرو (3357متر)، الوند (3480متر)، اشترانکوه (4050متر)، زردکوه (4225متر) و کوه فارغان (3267 متر) اشاره کرد
کوههای زاگرس، بسیار جوان و آخرین کوههایی هستند که در ایران شکل گرفتهاند. اکنون به دلیل تداوم فشار سپر عربستان، هنوز حالت پایداری در آنها به وجود نیامده و بر ارتفاع این کوهها افزوده میشود
ارتفاعات مرکزی
این ارتفاعات در امتداد قطر بزرگ ایران یعنی شمال غربی به سوی جنوب شرقی کشیده شده و آذربایجان شرقی را به کوههای سیستان و بلوچستان متصل میکند. طول ارتفاعات مرکزی 1460 کیلومتر و عرض آن به طور متوسط هشتاد کیلومتر است که 143000 کیلومتر مربع یا 5/8 درصد مساحت کشور را در بر میگیرد. کوه هزار (4465متر) مرتفع ترین کوه این رشته، و لالهزار (4351متر)، جوپار (4135متر)، پلوار (4233 متر) و شیرکوه(4000متر) از دیگر کوههای بلند این رشته هستند.
ارتفاعات شرقی
این کوهها، ارتفعات ناپیوستهای هستند که از شمال خراسان آغاز شده و رو به جنوب تا استان سیستان و بلوچستان ادامه مییابند. کوههای بزمان (3503متر)، باقران (2595متر)، آهنگران (2831متر)، چهل تن (3013متر)، بینالود (3211متر) و هزار مسجد (3040متر) از مهمترین کوههای ارتفاعات شرقی به شمار میروند. قله منفرد و آتشفشانی تفتان (4110متر) بلندترین کوه این رشته است. ویژگی این قله که در بخش خاش استان سیستان و بلوچستان واقع شده وجود دود سفید رنگی است که همواره از فراز آن مشاهده میشود. این کوه آتشفشان نیمه فعال است.
علاوه بر رشته کوههای چهارگانه فوق، کوههای دیگری نیز به وصورت پراکنده در گوشه و کنار کشور وجود دارد که عمدهترین آنها رشته کوههای نسبتاً مرتفعی هستند که دشت کویر را از کویر لوت جدا میکنند. کوه نایبند با ارتفاع 3009 متر بلندترین قله این کوه به حساب میآید (جعفری، 1379 ب، ص16). بر اساس نوشته احمد معرفت (1352، ص344) در مجموعه کوههای ایران 391 قله بالای 2000 متر وجود دارد. بنابراین، گر چه اقلیم کشور از سیمای خشک و نیمه خشک برخوردار است اما این تعداد تصور بیابانهای هموار و مسطح را از اذهان میزداید.
1-عوامل طبیعی
ترکیب عوامل و شرایط طبیعی نقش موثری در پیدایش بیابانها و یا لا اقل زمینه های مساعدی برای بیابان زایی داشته است. از جمله علل طبیعی می توان به ساختار زمین شناسی و شرایط ژئومورفولوژی منطقه ، کمبود بارش، بالا بودن تبخیر، وزش باد های شدید ، خشکسالی های دوره ای ، وجود جریانهای آب سرد دریا ها در سواحل غربی و از همه مهمتر تاثیرفشار زیاد مجاور حاره ای اشاره کرد .
2- عوامل انسانی
عوامل انسانی نقش مهمی در ایجاد و گسترش بیابانها دارند بطوری که برخی متخصصان معتقدند ، بخش اعظم بیابانهای امروز ناشی از بر هم خوردن تعادل اکولوژیکی و تخریب اکوسیستم است. در کنفرانس نایروبی در سال 1977 بر این نکته تاکید شد که :" کاهش یا نابودی استعداد بیولوژیکی زمین در نهایت به حاکمیت شرایط بیابانی منجر می شود که وجهی از نابودی اکوسیستم است. " بر این اساس قطع پوشش گیاهی به منظور تامین سوخت توسط روستائیان و چرای بی رویه دام ، تبدیل اراضی مرتعی به کشتزارها ، عدم رعایت اصول شخم زنی و مسایلی از این قبیل ، از جمله عوامل انسانی به وجود آورنده بیابانها به شمار می روند. آنچه مسلم است میزان آسیب پذیری منطقه نیز تاثیر زیادی در سرعت این روند بر جای می گذارد. لیکن باید توجه داشت علاوه بر میزان آسیب پذیری منطقه شدت فشار های وارده بر اکوسیستم منطقه نیز نقش موثری در بیابان زایی دارد. کارشناسان اظهار می دارند حتی در جنگلهای استوایی با بارندگی 700 الی 1500 میلیمتر نیز به دلیل قطع درختان جنگلی و بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی خطر بیابان زایی وجود دارد.
در کشور ما طبق نظر کارشناسان سازمان خواروبار جهانی به دلیل دخالت انسان در اکوسیستم نواحی خشک و نیمه خشک، بر وسعت بیابان ها و ماسه زار ها افزوده شده است . یکی از دلایل این امر "رواج و گسترش دامداری در بین کشاورزان و کوچ نشینان ، بعد از جنگ جهانی دوم از یک طرف و همزمان با آن گسترش غالبا موقتی کشت ، در مناطقی که در طرفین مرز خشکی و یا مرز کشت قرار دارند" از طرف دیگر می باشد".
در حال حاضر که ذخیره آبهای سطحی به منظور جلوگیری از هدر رفتن منابع آبی و تحقق عمران ناحیه ای در دستور کار برنامه ریزان کشورمان قرار دارد ، برخی از محققان جغرافیا ، به جهت توجه برنامه ریزان به حفظ تعادل اکولوژیکی گوشزد کرده اند که " اجرای وسیع پروژه های سد سازی در بسیاری از مناطق خشک کشور ، می تواند در آینده ، معضل پیشروی بیابان را در حاشیه حوضه های انتهایی ، شدت بخشد. وقتی قرار است چنین مداخله مهمی در محیط طبیعی صورت گیرد ، باید تمام جوانب آن مورد سنجش قرار گیرد تا مثلا توسعه کشاورزی به بهای تخریب محیط تمام نشود".
برای جلو گیری از گسترش بیابانها راههای مختلفی پیشنهاد شده است از جمله:
1-تثبیت ماسه های روان در حواشی بیابانها و سکونتگاههای شهری و روستایی از طریق پاشیدن مالچ، کاشتن گونه های مناسب گیاهی ، ایجاد موانع فیزیکی در مسیر باد و ... .
2-مهار آب رودخانه ها و اجرای عملیات آبخیز داری
3-حفاظت خاک و جلوگیری از روشهای آبیاری نامناسبی که موجب فرسایش خاک می شوند و نیز اصلاح روش های کشت و کار به نحوی که از شخم زنی نامناسب و آیش های کوتاه مدت که منجر به تضعیف خاک می شود جلوگیری کند
4-خودداری از ایجاد تاسیسات صنعتی و تفرجگاهی در نواحی مستعد برای بیابان زدایی
5-جلوگیری از جابجایی نامعقول کوچ نشینان
6-گسترش سوخت رسانی به روستا ها به منظور بی نیازی آنان از قطع درختان و گیاهان
7-تغییر در ساختار معیشتی کانونهای شهری و روستایی در مجاورت بیابانها.
8-افزایش آگاهیهای لازم برای مردمی که در حواشی بیابانها به سر می برند
در مورد راههای جلوگیری از گسترش بیابانها دو مطلب را باید مورد تاکید قرار دهیم:
الف:راههای مقابله با بیابان زایی بستگی به نوع بیابان و شرایط طبیعی و انسانی نواحی مختلف جغرافیایی و میزان تجربیات فنی هر کشوری دارد.
ب:از آنجا که سلسله عوامل انسانی و طبیعی به صورت سیستماتیک دست اندرکار فرآیند بیابان زایی هستند فقط راه حل های صرفا فیزیکی مانند پاچیدن مالچ، ممنوعیت چرای دام و تکثیر گیاهان که ناشی از تحلیل های کارکد گرایانه و یکسو نگر می باشد، نمی تواند کافی باشدبلکه بایستی هر گونه تحلیل و رویکردی در این زمینه با توجه به علل ساختاری با دیدگاه سیستمی صورت پذیرد .
بیابان به کجا می گویند؟
برای تعیین بیابان معمولا روی ویژگی های طبیعی تکیه می کنند ولی در بیان این ویژگی ها اتفاق نظر وجود ندارد.
عده ای در تعریف بیابان صرفا به کمبی بارندگی و پوشش گیاهی اکتفا کرده اند.عده ای در تعریف بیابان به ملاک بارندگی توجه زیادی کرده و بارندگی سالیانه زیر 200 میلیمتر را شرط ایجاد بیابان دانسته اند.
با توجه به اینکه میزان بارندگی به تنهایی نمی تواند ملاک تعیین کننده ای باشد، عده ای ضریب خشکی را مطرح کرده اند که بارندگی را با درجه حرارت ارتباط می دهد. یکی از متداول ترین روش ها برای تعیین ضریب خشکی روش دمارتن است. در این روش ضریب خشکی نسبت مستقیم با بارندگی و نسبت عکس با متوسط درجه حرارت سالیانه دارد.
برخی نیز بیابان را نه بر اساس ملاک های کمی و یا بارندگی و درجه حرارت بلکه صرفا با مشاهده سیمای ظاهری آن تشخیص می دهند و در تعریف بیابان چنین می گویند: قسمتی از سطح زمین که لم یزرع و بدون پوشش گیاهی بوده و خشکی آن بسیار است و چشم انداز ویژه خود را دارد.
نکته حائز اهمیت در اینجا این است که اصولا نمی توان همه بیابان ها را با وجود شرایط مختلفی که از نظر طبیعی (نظیر میزان بارندگی ، شدت خشکی ، جنس خاک و پوشش گیاهی) دارند در یک ردیف قرار داد.مثلا همه بیابانهای کشور ما خصوصیات دشت لوت را ندارند ، همچنین است بیابان های دیگر نقاط جهان که همگی با هم یکسان نمی باشند. نکته دیگر آن است که در مورد یک بیابان واحد نیز تفاوت های عمده ای در سطوح مختلف مشاهده می شود . این امر قاعده ای است که در مورد همه نواحی جغرافیایی صادق است ، بدین ترتیب که "هر گاه از کانون یک ناحیه جغرافیایی به اطراف آن حرکت کنیم به تدریج از ویژگی ها و خصیصه های ناحیه ای کاسته می شود و چه بسا که مشخصات ناحیه ای در مجاورت مرز های نواحی دیگر ناپدید می گردد"به همین دلیل است که تعیین دقیق حدود بیابان ها ممکن نمی باشد. بنابراین در مورد بیابان ها به جای تعریف واحدی از همه بیابان ها ، بهتر است به درجات و مراتبی از بیابان ها – با توجه به شدت و ضعف خصوصیات آنها-قائل شویم.
برخی معتقدند که با انطباق نقشه های جغرافیایی(مانند نقشه های زمین شناسی، اقلیمی ، نوع خاک و پوشش گیاهی) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مبادرت به تشخیص و ترسیم حدود بیابان ها نماییم.
انواع بیابان:
بیابان ها را بر حسب شرایط طبیعی به انواع مختلفی تقسیم می کنند. به عنوان نمونه می توان به تقسیمات زیر اشاره نمود:
1-منطقه گرم و باد خیزی که بارندگی سالیانه آن معمولا کمتر از 250میلیمتر است مانند صحرای آفریقا
2- بیابانهایی که در حواشی غربی بعضی قاره ها ، تحت تاثیر جریانهای آب سرد اقیانوس ها ایجاد می شوند مانند کالاهاری در جنوب غرب قاره افریقا
3-بیابانهایی که در عرض متوسط قرار دارند و تحت تاثیر جریانهای نزولی هوا می باشند مانند بیابان گبی در شمال چین
4- بیابانهای برفی و یخی در اقلیمهای سرد و قطبی مانند گروئنلند
/**/
اشکال فرسایش بادی در بیابان ها:
باد یک عامل فرسایش مسلط در نواحی بیابانی است بادها در همه نقاط کره زمین می وزند ولی شدت و اهمیت آن ها در این نواحی بیش تر است. شرایط آب و هوایی خشک، بادهای شدید و مواد سطحی نرم از جمله عوامل انجام فرسایش بادی است. فرسایش بادی در بیابان ها به دو صورت حفر مواد و رسوب گذاری مواد صورت می گیرد.
حفر مواد (کاوشی) : هوازدگی در نتیجه انبساط و انقباض طولانی مدت، باعث خردشدن سنگ ها و تبدیل آن ها به ذرات ریزتر می شود. باد می تواند ماسه های ریزی را که به این ترتیب به وجود می آیند، با خود حمل کند. به جابه جایی و دور شدن این ذرات از محل پیدایش خود، عمل بادبردگی می گویند. این عمل در نواحی فاقد پوشش گیاهی بسیار اهمیت دارد و گودال ها یا حوضه های بادبردگی را به وجود می آورد. عمق بسیاری از این گودال ها کم است اما گاهی حدود یک صد متر هم می رسد. به هر حال،عمق این گودال ها،به وسیله سطح آب های زیر زمینی کنترل می شود. بسیاری از سطوح بیابانی از سنگ، قلوه سنگ و ریگ هایی که باد قادر به حمل آن ها نیست پوشیده شده اند. به این سطوح رگ (سنگ فرش بیابانی) می گویند.
اگر باد ذرات ماسه به همراه داشته باشد همانند سمباده عمل می کند و قدرت فرسایش آن بسیار افزایش می یابد و عمل سایش را انجام می دهد. بشترین تأثیر سایش باد در قسمت پایین و نزدیک به سطح زمین بر موانع سنگی است. به همی دلیل ، زمین های مرتفعی که در معرض سایش باد قرار گیرند، به شکل سندان کفاشی یا قارچ در می آیند و ستونی را بر جای می گذارند.
در برخی نواحی بیابانی که آب قبلاً شیارهایی را به وجود آورده است ، باد فرورفتگی های u شکل را ایجاد می کند.این فرورفتگی ها با برجستگی های واقع در بین آن ها از هم جدا شده اند. به این برجستگی ها یاردانگ می گویند. رأس این برجستگیها مسطح،طرف رو به باد آن ها پرشیب و طرف دیگر آن ها کم شیب است. یاردانگ ها اغلب در رسوبات نرم دریاچه ای گذشته به وجود می آیند و در برخی بیابان های دنیا از جمله بیابان غربی مصر و بیابان لوت ایران وجود دارند.